نامه سرگشاده رئيس هيات مديره ی سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه به کارگران


کارگران !


تا به امروز چهار نفر از اعضای هيات مديره ی سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه به نامهای فريدون نيکوفرد،جليل احمدي،قربان عليپور و محمد حيدری مهر روانه ی زندان شده اند و هم اکنون در زندان دزفول محبوس ميباشند. دستگاه قضايی در چند روز اينده ، دوره ی حبس مرا نيز به من تحميل خواهد کرد. ما برای به دست آوردن حقوق خود و دفاع از مطالبات بر حق کارگران هفت تپه و به دست اوردن کمترين امکانات معيشت و حقوق انسانی تلاش کرده ايم.اما ما محکوم و زندانی ميشويم.
ما در چند روز پيش نيز نامه ای سرگشاده به سازمان جهانی کار نوشتيم و رونوشت آن را به تمام نهاد های کارگری و حقوق بشری و رسانه ها ، ارسال کرديم.


ما ميدانيم که انها از بی حقوقی که بر کارگران ايران تحميل ميشود با خبر هستتند. ميدانيم که قرار نيست کسی جز خود کارگران به داد ِ خودشان برسد.اما ما اتمام حجت کرديم و از انان پرسيديم که آيا بيخبريد ؟ آيا اقدامی خواهيد کرد ؟

 


ميدانيم که نتيجه ،اقدام موثری از سوی انان نخواهد بود.


ما ميدانيم که ايجاد تشکل های مستقل کارگری حق مسلم کارگران است . در حالی که کارفرماها آزادانه تشکل دارند ، کارگرانی که تشکل های مستقل کارگری خود را بنا ميکنند محکوم و زندانی ميشوند. ما اعتقاد داريم به جز تلاش های خود کارگران و اتحاد و همبستگی ميان انان ، ما کارگران موفق نخواهيم شد به خواسته ها و مطالبات خود دست يابيم. من و ديگر همکارانم در سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه ، برای مدت شش ماه در زندان محبوس خواهيم بود.


در مدت هشت ماه ای که من را از کار اخراج کرده بودند کم نبودند کارگرانی که علاوه بر حمايت های روحی خود ،در حد توانشان کمک های مادی کردند.اين کمک ها اگر چه بسيار کمتر از حقوق دريافتی سابق من بود اما برای من از هزاران هزار کمک ديگر با ارزش تر بود زيرا نشان از ان داشت که کارگران به درستی ميدانند که من و ديگر همکارانشان برای دفاع از حقوق انان تلاش ميکرده ايم.به همين خاطر من بنا بر اعتقادم تنها کمکی که دريافت کردم کمک از کارگران بود.مبلغ ان اگرچه کمتر از حدی بود که حتی سطح زندگی سابق مرا حفظ کند اما ،بسيار با ارزش بود.


اين کمک ها به جای هر نهاد و مکان و کسان ديگری مرا مديون به همکاران کارگر من ميکرد.
اميدواريم که اين امر به شکل يک سنت کارگری در ميان ديگر کارگران رواج پيدا کند. تا روزی که فقط من اخراج شده بودم ، به همان کمک های دوستان ِکارگر آشنا با خود بسنده کردم.اما امروز علاوه بر من چهار کارگر ديگر نيز از دريافت حقوق خود محروم ميشوند.


دوستان زيادی پرسيده اند که کارگرانی که امکان تماس چهره به چهره با خانواده های اين پنج کارگر زندانی را ندارند چگونه ميتوانند برای همبستگی کارگری ، کمک های مالی خود را برای رساندن به خانواده هايشان به انان برسانند.


در ساعت 11:45 امروز پيش از انکه دو نفر ديگر از دوستانم به دادگاه و زندان فرستاده شوند ،با اخرين تماس و توافقی که با انان و ديگر همکارانم انجام شد ، قرار بر اين شد که شماره حسابی به نام اينجانب اعلام شود تا کمک های مالی ارسالی از سوی کارگران به آن واريز شود و از آن طريق ، مبالغ ِ کمک شده به خانواده های اين پنج کارگر پرداخت شود.(که اين شماره حساب متعاقبا اعلام ميشود )
ما ميخواهيم به جای هر کمک مالی از هر طريق ، فقط و فقط از حمايت های کارگری برخوردار شويم.

کارگران !


امروز ، روز حمايت از کارگرانی است که در هفت تپه برای احقاق مطالبات کارگري، تلاش کردند و از سوی کارگران هفت تپه به نمايندگی در يک تشکل مستقل انتخاب شدند و امروز تنها به خاطردفاع از حقوق کارگری خود به زندان محکوم شده اند.


بدون شک ،فردا و فرداهای بعد که ما در زندان نباشيم ،ما نيز در انجام اين وظيفه ی کارگری سهيم خواهيم بود.


پيشاپيش از حمايت ها و تلاش های کارگران هفت تپه و ديگر کارگران تشکر ميکنم و اميدوارم با اتحاد و همبستگی هر چه بيشتر در راه ايجاد تشکل های مستقل کارگری خود تلاش کنيم تا بتوانيم به حقوق و خواسته های برحق خود دست پيدا کنيم.


به اميد اتحاد روزافزون کارگران

علی نجاتی

رئيس هيات مديره ی سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه

شنبه 16 ابان ماه 88